سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چیزی برای ابلیس کمر شکن تر از این نیست که دانشمندی در قبیله ای ظهور کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
آموزشی - مذهبی
درباره



آموزشی - مذهبی


حمید امامی راد
سلام به اهل دلی که بی ریا و با صفاست.قلب پر از محبتش همیشه به یاد خداست.دور از وجودتان هر چه درد و بلاست. مطالب وبلاگ ترکیبی از مسائل مذهبی و آموزشی (اکثرا آموزش ابتدایی) می باشد. امید است مورد توجه قرار گیرد. ملتمس دعای خیر دوستان هسنم.
لینک‌های روزانه

عبادة

 

غیر از شرایط صحّت و قبول عبادات، اموری هم جزء شرایط کمال عبادت است. این شرایط، نشان دهنده ارزش والاتر و محتوای بهتر و تأثیر بیشتر عبادات است.

 

 

 

شرایط کمال عبادات، از این قرار است:

1. مشکل تر باشد

انجام کارها و عبادات آسان، از همه کس بر می آید، ولی عباداتی که دشوارتر است و همّت و اراده و رنج بیشتری لازم دارد، با ارزش تر و به کمال نزدیک تر است.

قرآن، از کسانی که در دوران سختی، پیامبر خدا را یاری و پیروی کردند ستایش می کند.[1] امام مجتبی - علیه السّلام - با آنکه مرکب سواری داشت، ولی پیاده به سفر حج می رفت تا پاداش بیشتری داشته باشد. قرآن، از نماز شب خوانانی تمجید می کند که خود را از بستر نرم و گرم جدا کرده به نیایش و نماز می پردازند.[2]

علی ـ علیه السّلام ـ فرموده است: «اَفْضَلُ الاعمالِ ما اَکْرَهْتَ نَفْسَکَ عَلَیْهِ»[3]

برترین کارها آن است که خود را بر انجام آن وادار کنی.

قرآن، پاداش و مقام مجاهدان بزرگ و سخت کوش را برتر دانسته و می فرماید: «فَضَّلَ اللَّهُ الُْمجاهِدِینَ عَلَى الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً»[4]

2. مهم تر باشد

در انجام کارها، رعایت «اهم و مهّم»، نشان عقل و عاقبت اندیشی و مصلحت شناسی است و اسلام، در کارها به آنچه که لازم تر و مفیدتر و مهم تر است تشویق می کند، چه در آموختن، چه در عبادت، چه در انفاق.

پیامبر اسلام فرموده است: «لا صَدَقَهَ وَ ذُورَحِمٍ مُحتاج»[5]

با وجود بستگان نیازمند، انفاق و کمک به دیگران بی ارزش است.

و علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «لا قُربَه بِالنَوافِلِ اِذا اَضرَّتْ بِالْفَرائِضِ»[6]

هر گاه نمازهای مستحب، به نمازهای واجب ضرر برساند، آنگونه عبادت، موجب قرب به خدا نخواهد بود.

انسان های مغرور، عبادت خود را بزرگ و مهم می بینند و از این راه، دچار تباهی اعمال می شوند. شرط کمال عبادت آن است که عابد، عباداتش را زیاد نبیند و مغرور نشود

3. اثرش پایدارتر باشد

برکت، آثار فراوان و فواید ماندگار یک عمل و انسان است. کاری و عبادتی صفت کمال دارد که آثار آن زودگذر و ناپایدار نباشد.

علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «رُتَّ یَسیرٍ اَنْمی ‍ مِنْ کَثیرٍ»[7]

چه بسا کارهای کم و ناچیز، که از کارهای بسیار، رشد و نموّ بیشتری دارد. برخی از تألیفات و اقدامات شایسته و مراکز خدماتی به اندازه ای خیر و برکت و آثار وجودی دارد که بسیاری از آثار و نوشته ها و اعمال، فاقد آن است.

پس برکت نیز یکی از شرایط کمال عبادات است.

4. در خطّ پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ باشد

کمال عبادات و اعمال، آن است که در مسیر و خط سنّت و سیره پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و اولیاء دین باشد، نه بر اساس تشریفات یا سنّت های موروثی از نیاکان یا محیط و خواسته مردم. عبادت، هر چه به روش معصومین ـ علیهم السّلام ـ نزدیک تر باشد ارزشمندتر است.

5. سبقت داشته باشد

در عبادات و کارهای نیک، سابقه ارزش دارد و پیشتازی به این گونه امور، ملاک کمال است. قرآن، به طور مکرّر، فرمانِ «سارعوا» و «سابقوا» دارد. در جایی می فرماید: «لا یَسْتَوِی مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَهً مِنَ الَّذِینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا وَ کُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى.»[8]

انفاق

 

مسلمانانی که پیش از فتح مکه، انفاق و جهاد کردند، پاداش بیشتری دارند از آنان که پس از فتح مکه انفاق و مبارزه کردند. گر چه خداوند به هر دو گروه، وعده ‌پاداش داده است

.

پس سبقت در کارهای شایسته(انفاق و جهاد) از ملاک های کمال است.

در حدیثی می خوانیم، علی ـ علیه السّلام ـ فرمود:

«لا یتمّ المعروفُ الّا بثلاثِ خصالٍ: تَعْجیله وَ تَصْغیِرهُ وَ سترهُ»[9] کار خیر، زمانی ارزش بیشتر دارد که هم زودتر انجام گیرد، هم انجام دهنده آن را کوچک پندارد (و به آن مغرور نشود) و هم پنهانی و دور از تظاهر انجام گیرد.

از این رو، بهترین نماز، نماز اوّل وقت است و هر چه از اوّل وقت دورتر شود، فضیلتش کمتر می شود. در اذان که شعار رسمی ماست، می گوییم: «حَیَّ عَلَی الصَّلاهِ، حَیَّ الْفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْر الْعَمَلِ». به سوی نماز و رستگاری و بهترین کارها بشتاب ...!

6. در شرایط دشوار انجام شود

کار نیک و عبادتی که در شرایط سلطه ستم و طاغوت ها انجام گیرد، چون فداکاری بیشتری می خواهد و تأثیر فراوان تر دارد، ارزشمندتر است. آنجا که فشارهای محیط بیرون و غرائز درون، دست به دست می دهد تا مانع عبادت و عبودیت شود، غلبه بر این فشارها و پرستش خدا، ارزش و کمال است.

قرآن در ستایش از م?منان راستین می گوید: «وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ»[10]

در راه خدا از ملامت هیچ ملامتگری هراس ندارند.

در جای دیگر می فرماید: «الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ»[11] آنان، پیام های الهی را می رسانند و از او می ترسند و از احدی جز خداوند نمی ترسند.

آری ... آنان که در محیط فاسد و سلطه ظالم، خود و دین خود را حفظ می کنند(مانند همسر فرعون) از مقام بالاتری برخوردارند.

برکت، آثار فراوان و فواید ماندگار یک عمل و انسان است. کاری و عبادتی صفت کمال دارد که آثار آن زودگذر و ناپایدار نباشد

7. نشاط و دوام داشته باشد

بی نشاطی در عبادت، نشانه ای از نفاق است. قرآن منافقان را چنین توصیف می کند که وقتی به نماز می ایستند، نشاط ندارند.[12] در مقابل، نشاط بندگی، ارزش است و نیز تداوم عبادت، کمال آفرین است. در احادیث، اعمال اندکی که پیوسته و مستمر باشد، بهتر از عبادت زیاد ولی همراه با تنبلی و ملامت و رها کردن به شمار آمده است. قرآن وعده پاداش ها و بهره مندی های زیاد در علم و فکر و ... به کسانی داده که در طریقت اسلام، پایدار باشند: « وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِیقَهِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً».[13]

8. عبادت خود را بزرگ نشمارد

انسان های مغرور، عبادت خود را بزرگ و مهم می بینند و از این راه، دچار تباهی اعمال می شوند. شرط کمال عبادت آن است که عابد، عباداتش را زیاد نبیند و مغرور نشود.

اما سجّاد در دعای «مکارم الاخلاق» از خداوند چنین می طلبد:

«اللّهّمَّ عَبَّدْنی لَکَ و لاتُفْسِدْ عبادَتی بالعُجْبِ»؛ خدایا به من توفیق عبادت بده و عبادتم را با «عجب» تباه مساز.

احادیث بسیاری به این مضمون است که انسان عبادات و کارهای نیک خود را بزرگ نشمارد.

خداوند در قرآن، از عبادت و تسبیح بسیار فرشتگان و ذکر دائمی آنان یاد می کند.[14] شاید به این جهت که بندگان روی زمین، مغرور چند رکعت نماز و عبادت خود نشوند.

9. با بصیرت باشد

آگاهی عمیق و بصیرت و اندیشه در دین، رمز ارزشمندی کارها و عبادات است و بدون آن عمل، فاقد ارزش لازم است.

 

پی نوشت ها:

[1] . سوره توبه، آیه 117.

[2] . سوره سجده، آیه 15.

[3] . قصارالجمل، ج 2، ص 74.

[4] . سوره نساء، آیه 95.

[5] . نهج الفصاحه، 522.

[6] . الحیاه، ج 1، ص 318.

[7] . نهج البلاغه، وصیت 31.

[8] . سوره حدید، آیه 10.

[9] . قصارالجمل، ج 2، ص 30.

[10] . سوره مائده، آیه 54.

[11] . سوره احزاب، آیه 39.

[12] . سوره نساء، آیه 142.

[13] . سوره جن، آیه 16.

[14] . سوره انبیاء، آیه 20.  

اخذ: تبیان

 

 

 

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 91/7/10:: 6:39 صبح     |     () نظر